اخلاق جهاني يا جهان اخلاقي ؟
اسدالله جعفری اسدالله جعفری

يكي از مشخصه هاي عصر ما انديشه نو ظهور با پسوند جهاني وجهاني شدن است : اقتصاد جهاني ،تجارت جهاني ،گفت وگوي جهاني ،صلح جهاني و ........  از جمله اخلاق جهاني وجهان اخلاقي از جمله آنها مي باشد .

عصر ما از جهات عديده با عصرهاي قبل از عصر روشنفكري تفاوت دارد ولي همه آن جهات افتراق را مي توان تحت دو عنوان طبقه بندي كرد:

1- از نظر معرفتي به معناي عام كلمه

2- از نظر رشد ابزار معيشت .

از نظر رشد معيشت و رفاه اجتماعي بحث ها و كنكاش هايي شده است كه فعلاً كاري به اين بحث ها نداريم چرا كه كنكاش معرفت و واكاري هاي اجتماعي در اين زمينه جنبه عام وهمه پذيري دارد.

اما از نظر معرفتي عصر ما :

 1- عصرابزار عقايد متضاد در قالب نظريه هاي علمي خاص وانديشه هاي باز فلسفي است .

 2- معرفت در عصر ما فرا بومي مبتني بر اصالت انسان است.

3- انتقال معرفت در عصر ما هم سرعت يافته هم همگاني شده است ودر نتيجه رشد ابزار انتقال معرفت وفرهنگ مثل نرم افزارهاي فكري وامواج صوتي و تصويري جهان معرفت بدون مرزهاي تعريف شده و ايستگاه هاي نظامي وقانون باز دارنده مي باشد . حالا اين جهان معرفتي بي مرز و قانون چه پيامدهاي مثبت ومنفي دارد. كاهش و پژوهش توام با تحقيق پيرامون چيستي وهستي آن خارج غرض اين نوشته است.

اخلاق جهاني وجهاني شدن اخلاق در گذرگاه زمان وبستر تاريخ

تاريخ مكتوب ومنقوش انسان در كره زمين هيچ گاه روزگاري را سراغ ندارد كه اخلاق در آن روزگار از صحنه زندگي فردي وجمعي بني آدم رخت بر بسته باشد هر چند مصاديق اخلاق ونوع كار اخلاقي در هر برهه از زمان و قطعه ي از زمين متفاوت بوده است ودر نتيجه تا پايان تاريخ نيز چنين خواهد بود . پس اگر چنين بوده وچنان خواهد شد اخلاق جهاني و جهان اخلاقي يعني چه؟ و از چه زمان مطرح شده وچرا مطرح شده است؟

قبلاً گفتيم كه هيچ زماني نبوده كه اخلاق در زندگي فردي و جمعي انسان حضور نداشته باشد و يا انساني پيدا شده باشد كه دغدغه اخلاقي نداشته باشد . اما بحث از اخلاق جهاني وجهان اخلاقي تاريخ دير پايي ندارد بلكه عملاًاز سال1993 وارد ادبيات گفتمان جهاني شده است .در سپتامبر 1993 نمايندگان يكصدوبيست دين در شيكاگو گرد هم آمدن تا ( پارلمان اديان جهان ) را تشكيل دهند. اين گردهمايي البته به ياد كرد صدمين سال تاسيس گردهمايي اديا ن جهان در سال 1893 تدوين شده بودكه بعد از آن گفت وگوي ديني در سطح جهاني آغاز شد . هدف از تشكيل پارلمان سال 1993 بحث درباره پيش نويس اخلاق جهاني بود كه (هانس كونگ) آلماني با مشورت دوستان هم فكر وعقيده اش آن را نوشته بود و پارلمان اديان جهان آنرا با جرح وتعديل در محتوا و صورت ونوع جنبش وگزينش واژگان تصويب كرد و از آن رو بود که حوزهاي آموزشي جهان،اخلاق جهاني ،وجهان اخلاقي را يكي از مولفه هاي منظومه آموزشي خود قرار دارد.

هانس كونگ متاله آلماني كه لايحه پنهاني بيانيه (بسوي اخلا ق جهاني ) را آماده كرده بود (به نظر كارستن جي) دو پيش فرض داشت :

1- پيش فرض اول اين كه براي مواجهه با مسائل اصلي مبتلا به زمان ها،جنگ ،تخريب،محيط زيست ،فقر، خشونت،و عدم مداري ديني ،نظم جديد جهاني مورد نياز است .

2- پيش فرض دوم هم اين بود كه اين نظر جديد جهاني محتاج اخلاق جهاني مي باشد و البته مبنای اين اخلاق جهاني وجود دارد . چرا كه در دل اديان جهان ،جوهر و گوهر اين نوع اخلاق و ارزشها وجود دارد .

 با اين همه چنين اخلاق جهاني واين بيانيه به اديان مي رود نمي شود بلكه همه افراد آن را تاييد مي كند خواه اين افراد وباورهايشان ريشه ديني داشته بتشند يا نه .

بنابراين طرح توافقي در زمينه ارزشهاي مشترك صورت مي پذيرد و اين ارزشها مورد تاييد همه اديان و افرادي است كه حساسيت ها و دغدغه هاي معقول جهاني دارند .

در اين بيانيه توافق را با اين اصل تعريف مي كند: (هر انساني بايد به صورت انساني رفتار كند ) اين اصل در حقيقت مي تواند اين اخلاق بنيادين را كه در همه اديان جهاني وجود دارد تئاعي كند.(آنچه كه براي خود مي پسندي براي غير خودت بپسند وآنچه براي خود

 نمي پسندي براي غير خود مپسند)

بيانيه اي كه هانس كونگ تهييه كرده بود داراي چهار قاعده جهان شمول مي باشد :

1- تعهد به فرهنگ متاهل واحترام نهادن به زندگي كه اين احترام نه تنها به انسانها كه به حيوانات

و گياهان و هر موجود داراي وجود ساري و جاري است .

 2- تعهد به فرهنگ معنويت و نظم عادلانه اقتصادي.

 3-تعهد به فرهنگ حقوق برابر ومشاركت ميان زنان و مردان تا علم هرگونه تبعيض و تجاوز جنسي بايستند.

قبض وسط معرفتي اين چهار قاعده را بعدا عرضه خواهيم داشت وآنجا خواهيم گفت كه آيا اين چهار قاعده طلايي مي تواند اخلاق جهاني را در جهان اخلاقي محقق سازد يا نه .

وقتي در سال 1993 پارلمان اديان جهان درباره پيش نويس بيانيه(به سوي اخلاق جهاني)

نوشته كونگ را مورد بحث و بررسي قرار داد .يكي از همكاران كونگ بنام

 (لئوناردو اسويدلر)كه در گروه اديان دانشگاه تمپل تدريس مي كند .پيش نويس جداگانه براي اخلاق جهاني نوشت وآن را در همايش هاي جهاني مطرح كرد و در نهايت بر روي اينترنت هم  قرار دارد تا افراد بيشتري آن را مطالعه كنند و انتقادهاي احتمالي را براي او ارسال كنند ودر نتيجه آن بيانيه جرح وتعديل هاي فراواني را تجربه كردند و آخرين آن تصيح ها در سال 1998 صورت گرفت.

پيش نويس اسويدلر هم با عنوان (بيانيه جهان مشمول اخلاق جهاني )چهار قاعده بنيادين كونگ را بعنوان توافق اخلاق جهاني در نظر داشت و خود هشت اصل اساسي اخلاق جهاني و ده اصل متوسط اخلاق جهاني را تبيين كرد. گرچه اين هشت اصل اساسي و ده اصل متوسط اخلاق جهاني اسويدلر از چهار اصل بيانيه كونگ ومصوبه پارلمان اديان جهان واضح تر و همه فهم تر است اما در كل اين هشت اصل اساسي و ده اصل متوسط اسويدلر از نظر اخلاق تعيين و مطرح شده است و اديان شرقي را ناديده گرفته است مثلاً ايت اصل كه هر انسان براي فعاليت و زندگي روزمره بايد آزاد باشد تا آنجا كه حقوق ديگر انسانها را آسيب نرساند اين فقط با نگاه غربي به اخلاق قابل پذيرش مي باشد نه با نگاه اديان شرقي

 و مخصوصاً دين اسلام كه چرا.................

 

 

 

 

 


April 29th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي